همزمان با اعیاد
مبارک نیمه شعبان منجی عالم بشریت که مردم جشن وشادی گرفته اند از هرکوی وبرزن
صدای مبارک باد می آید ودر شهرها وروستای کشور جشن عقد وعروسی بر پاست در این شب
ها وروزها عید چهره شهرها وروستا به دنبال حرکت کاروان عروسی حال وهوای دیگری دارد
همه جا صحبت از جشن وعروسی وآغاز زندگی مشترک است به همین خاطر نیز سالن ها
وتالارها وهتل ها برای برگزاری جشن عروسی سفارش گرفته اند بعضی از زوج های جوان به
خاطر نا توانی از پرداخت هزینه های ستگین برگزاری جشن در تالارها وپذ یرائی در هتل
ها ناکزیرمراسم جشن را در خانه ها بر گزار می کنند در خیابان آیت اله کاشانی........برای
نوشته هایم با اجازه خانواده داماد وارد منزل شدم وعروس وداماد بر سر سفره عقد
نشسته اند تا قزارتقسیم امید وصداقت ومحبت را باهم بگذراند .
قند ها بالای سر
آنها سائیده می شوند ونخستین ضربا هنگ زندگی مشترک به گوش می رسد از ان سوی اتاق پذیرائی صدای خوش عاقد به گوش می رسد دقایقی بعد
مهیمانان با شنیدن صدای بله عروس خانم هلهله شادی به نشانه شروع یک زندگی شیرین
وموفق سر می دهند این آغاز شیرین است که خود پایانی است بر یک روند دشوار و سنگین
که ازدواج را تبدیل به رسمی گزاف وگرانقیمت می سازد به همین دلیل است که گروهی از
جوانان همچنان دغدغه هزینه های سنگین ازدواج را دارند لحضاتی که در انجا بودم ومن
که مهیمان ناخوانده بودم بعضی ها مرا می شناختن از من پذیرائی حسابی کردند و دوست
داشتم داماد را از نزدیک ببینم وبپرسم از وضعیت مالی که در این مدت برایش پیش آمده
برایم بگوید. مدتی صبر کردم تا فرصتی پیش
امد نزدیک رفتم وپس از خوش وبش که با او کردم در گوشه ای نشستیم وپرسیدم تا حالا
چقدر خرج شده سری تکان دادواطرافش را نگاهی کرد انکار از چیزی می ترسید گفت از زمانی که شروع کردم ورفتم
خواستگاری بر خلاف میل باطنی
همسرم برای خرید انگشتر وطلا که بالاترین
قیمت را پرداخت نمودم وخانواده عروس هزینه ها را برایم سخت کردند وچیزی نگفتم با
اینکه می دانستند که من کارمندم باید خودم دست به جیب شوم برای همین خاطر در منزل
پدری مراسم عروسی را گرفتم که خرجم کمتر باشد خرید های انچنانی ارایشگاه وکرایه
لباس عروسی وارکستر وشام و.........همینقدر می دانم بعد از عروسی باید قسط های
انرا چگونه پرداخت نمایم . دیدم ممکن شب عروسی او را خراب کنم از او خدا حافظی
کردم و رفتم در بین راه یاد گفته های پدرم افتادم که می گفت آن روزها در کمال
سادگی به عقد هم در آمدیم بر سرمان نقل وسکه می پاشیدند وپدر بزرگمان برایمان دعا
می خواند وبا سلام وصلوات آنها راهی خانه بخت می شدیم .
اما اکنون
وضعیت خیلی تغیر کرده وسادگی جای خودرا به تجمل گرایی وهم چشمی داده است وبه همین
خاطر شاهد برگزاری جشن های عروسی انچنانی هستیم که با هزینه های سنگین انجام می
شود
کلمات کلیدی: